$BlogRSDUrl$>
دوستان عزیز، طوماری برای آزادی آرش سیگارچی درست شده، خواهش میکنم امضا کنید و در وبلاگهاتون بنویسید. به دوستانتون، به ارگان ها ... خلاصه مثل همیشه هر چه میتونید بکنید. یاری کنید ... نگذاریم این جور آسان خفه مان کنند. ۱۴ سال محکومیت؟ برای ابراز عقیده؟ شرمتان باد.
|
به گزارش ايلنا: محمد سيفزاده از بازداشت "سميعينژاد" خبر داد تهران- خبرگزاري كار ايران وكيل سميعينژاد؛ متهم پرونده سايتهاي اينترنتي اعلام كرد: پيرو احضار غيرقانوني موكلم به صورت تلفني، قرار وثيقه وي به 100 ميليون تومان افزايش يافت كه چون موكلم قادر به پرداخت اين مبلغ نبود، بازداشت شد.محمد سيفزاده در تماس با خبرنگار "ايلنا" با اعلام اين مطلب، افزود: به دنبال برخوردي كه سرپرست دادسراي ناحيه 21 تهران با من داشت و به لحاظ نوع لباس و پوشش من، دستور بازداشتم را صادر كرده بود، موكلم آقاي سميعينژاد را نيز برخلاف قانون به صورت تلفني احضار ميكند و قرار وثيقه 50 ميليون توماني وي را به قرار وثيقه 100 ميليون توماني تبديل و وي را بازداشت ميكند.وي تصريح كرد: در پي تماس همكارم با بازپرس پرونده، وي به همكار بنده اعلام ميكند كه اتهامات جديدي در پرونده سميعينژاد، پيدا شده است.
اين روز ها بحث های زيادی در مورد احتمال حمله آمريکا به ايران در جريان است. خيلی ها معتقدند که اين قضيه شوخی ای بيش نيست، بعضی ها معتقدند احتمال حمله بسيار زياد است و بسياری هم اعتقاد دارند آمريکا تنها به بعضی از هدف های از پيش تعيين شده حمله خواهد کرد که ايران ديگر نتواند سلاح کشتار جمعی توليد کند.
در ايده آل ترين وضعيت (به عقيده خيلی ها متاسفانه) آمريکا به ايران حمله می کند و ايران را از شر حکومت ديکتاتوری فعلی آزاد می کند. سوالی که من اين جا دارم، گذشته از قضيه حمله و آمريکا و غيره، اين است که بعد از به وجود آمدن اين ايده آل چه خواهد شد؟ تصور کنيم که تا هفته ديگر تمام اعضای حکومت ايران توسط ارتش آمريکا دستگير شده اند. ما چه خواهيم کرد؟ اوضاع ايران به چه شکلی در خواهد آمد؟ دليل اينکه اين سوال را می کنم فرای احتمال حمله آمريکاست. خيلی وقت است که اين سوال برايم پيش آمده که اگر حکومت فعلی به نحوی از هم پاشيد، وضعيت سياسی ايران به چه شکلی در ميايد و ما بايد چه کنيم؟ با اين همه چند دستگی سياسی و اختلاف چگونه می توانيم به دموکراسی برسيم؟ بعضی وقت ها که نوشته های هواداران احزاب سياسی مختلفی که به عنوان اپوزوسيون فعاليت می کنند را در اينترنت می خوانم و برخوردهايی که با مخالفانشان می کنند، مو به تنم سيخ می شود و فکر می کنم با وجود اين همه دشمنی و ناهماهنگی، چگونه می توانيم به آينده اميدوار باشيم؟ گاهی فکر می کنم، شايد دليل اينکه در طول اين همه سال هيچ کس نتوانسته تغييری در وضعيت موجود ايجاد کند، همين نا هماهنگی ها و اختلافات است. و باز فکر می کنم اگر همين حکومت ديکتاتوری فعلی از هم بپاشد، هرج و مرجی خواهد شد که ما را به هيچ کجايی نخواهد رساند. به خاطر همه اين فکر ها، گاهی به شک می افتم که آيا همين مسيری که جنبش اصلاح طلبی دانشجويان دنبال کرده بود (همون دوم خرداد اسمشو نبر!) بهترين راه نبود؟ اينکه تغييرات در درون سيستم و به صورت پله پله انجام می شد؟ می دانم که آن جنبش هم به جايی نرسيد و خيلی زود سرکوب شد، ولی باز فکر می کنم اگر جامعه بين المللی از اين جنبش حمايت بيشتری می کرد، و حکومت آقای بوش هم به جای بستن قراردادهای اقتصادی پشت پرده با حکومت ايران از اين جنبش حمايت می کرد، تغييرات زيادی می توانست انجام بگيرد. ادامه دارد... پ.ن. سیستم نظرخواهی به علت تعمیرات در هالو اسکن فعلا" خراب است. |
اعضاءایوانهو خورشید خانم داریوش زیبا سایه سپنتا شبنم قاصدک مهشید نازخاتون نسرین نگاه سوم هاله طومارهاآزادی برای ایران آرش سیگارچی سعید ماسوری لیلا مجتبی سميعی نژاد خواندنی هاگزارش ماهیانه عفو بین الملل - ژانویه آرشيو |